شوهر خوش شانس و همسرش، او می تواند دوستش را وادار به انجام این کار در صورت نیاز کند. و حتی با وجود اینکه آنها یک زوج بالغ هستند، بسیار بازاری به نظر می رسند. این چیزی است که من به آن زن بزرگ می گویم، او می فهمد که شوهرش گاهی اوقات نیاز به آرامش دارد. چنین همسری و شوهرش ترک نمیکنند و حس دزدکی در اطراف برای رفتن به سمت چپ بلافاصله از بین میرود. پیشخدمت جوان یک زیبایی است، او مانند یک کنده دروغ نمی گفت، بلکه به طور هماهنگ در این باند بزرگ قرار می گرفت.
من آن عوضی سیاه را فقط به خاطر اینکه با کفش های کتانیش روی تخت بالا می رفت لعنت می کردم. نه به ذکر تکان دادن گربه ام بر روی آن. اصلا حیا نداره آنها این پرستار بچه را از طریق تبلیغات استخدام می کنند!
♪ و چه کسی می خواهد در دهان او تقدیر کند؟ ♪